امشب عشقم بهم ی عالمه حرفای قشنگ زد دلم نمیخواست تلفنو قطع کنم صداش برام هر لحظه جذاب تر
میشد ی حسی بهم میگفت بیشتر از همه گوش کن به صداش به اجبار قطع کردم
خوشحالم از این که هست
خدا جونم ازت ممنونم..اخیش بهتر ه بخوابمیخوام خوابشو ببینم حتی ی لحظه نمیخوام بدون یادش زنده
بــــاشم......................................................................
دو ســـــــــــــــــال هــــفت مـــــاه بـــــــــــــــــــــعد:
92/1/26
این اخــرین شـــبی بود که مـن راحــت سر به بالشتم گذاشتم و وبالشتم خیس نشد تاصـــبح.
دلم میخواست زمان
متوقف....من نمیدونستم بعد از اون شــــب چه اتفاقاتی قرار بود بیوفته وگـــرنه شاید نمیذاشتم صــــبح بشه
بعد از رفتنش که فردای اون شب بود
من موندم این عشق این زندگــــــی که مثل یه مـــــــــرداب میمونه و من درونش دارم غرق میشم بدون اینکه
حتی کوچکترین تلاشی برای نجاتم بکنم..
سال ها گذشته و من ................
نظرات شما عزیزان:
مگرنگفته بودم که بى تو میمیرم. خدا یادش رفته مرا بکشد یا تو قرار است برگردى،؟
.: Weblog Themes By Pichak :.